رهام دوباره رژیم گرفته! شیشه که اصلا نمی گیره (شیر خشک که هیچ، شیر دوشیده را هم نمی خوره) شیر مادر هم با ناز و عشوه و هزار تا بازی!
۱۳۸۹ بهمن ۱۰, یکشنبه
۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه
عمه رفت
امروز صبح عمه پرنا برگشت سوئد، تا تعطیلات بعدی که بتونه بیاد شاید رهام تا اون موقع راه بره!
این روزها رهام با کتاب شیر می خوره باید یک کتابشو براش ورق بزنم و بخونم تا آقا شیر بخوره!
این روزها رهام با کتاب شیر می خوره باید یک کتابشو براش ورق بزنم و بخونم تا آقا شیر بخوره!
۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه
برنامه روزانه
این روزها برنامه رهام اینطوریه:
بین 7-8 بیدار شدن و شیر خوردن
بین 8-10 بازی و سرلاک خوردن
حدود 10 شیر خوردن و خوابیدن بعض وقتها 10 دقیقه بعضی وقتها هم 2 ساعت
حدود 12 شیر خوردن
بین 12-1 بازی کردن
بین 1-2 شیر خوردن و خوابیدن
2 به بعد بازی و در فواصلش شیر خوردن
حدود 6-7 خوابیدن
7 به بعد بازی و در فواصلش شیر و سرلاک خوردن
11 به بعد آمادگی برای خوابیدن و شیر خوردن آخر شب که معمولا تا ساعت 12 طول می کشه
حدود 2-3 نصف شب شیر خوردن شبانه
رهام معمولا ده بار در شبانه روز شیر می خوره و وقتی بیدار باشه فواصلش بیشتر از 2 ساعت نیست.
بازی جدید هم سرلاک بازی است که فوت کنه بیرون، بپاشه، بریزه و خلاصه نخوره!
بین 7-8 بیدار شدن و شیر خوردن
بین 8-10 بازی و سرلاک خوردن
حدود 10 شیر خوردن و خوابیدن بعض وقتها 10 دقیقه بعضی وقتها هم 2 ساعت
حدود 12 شیر خوردن
بین 12-1 بازی کردن
بین 1-2 شیر خوردن و خوابیدن
2 به بعد بازی و در فواصلش شیر خوردن
حدود 6-7 خوابیدن
7 به بعد بازی و در فواصلش شیر و سرلاک خوردن
11 به بعد آمادگی برای خوابیدن و شیر خوردن آخر شب که معمولا تا ساعت 12 طول می کشه
حدود 2-3 نصف شب شیر خوردن شبانه
رهام معمولا ده بار در شبانه روز شیر می خوره و وقتی بیدار باشه فواصلش بیشتر از 2 ساعت نیست.
بازی جدید هم سرلاک بازی است که فوت کنه بیرون، بپاشه، بریزه و خلاصه نخوره!
۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه
پنج ماهگی
رهام پنج ماهه شد، هورا! حالا می تون کم کم سرلاک برنج رو شروع کنه، دو سه دفعه یه مقدار کم و خیلی رقیق بهش دادیم فکر کنم دوست داشته باشه اصلا قاشق رو دوست داره. با کمک هم می تونه بشینه و توی کریرش برای مدت کم تحمل می کنه تا بازی کنه یا کارتون ببینه! دیگر خوابیدن رو دوست نداره و تنها در play mat نمی مونه
۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه
عکاسی
راستی به پیشنهاد دکتر سماعی از سر رهام عکسبرداری شد البته خیلی سختش بود و کلی بچه جیغ زد ولی خدا رو شکر مساله ای نداشت وخیالمون راحت شد
۱۳۸۹ دی ۱۲, یکشنبه
لوسی
رهام می خواهد تمام توجه ها رو جلب کنه، بغل هر کسی باشه آن یکی رو نگاه می کنه و لبخند می زنه حتی به غش غش خندیدن متوصل می شه تا بهش توجه کنن
الان دیگر راحت غلت می زنه البته باید دور بگیره ولی شبها بیشتر دمر می خوابه
استفاده از دستهاش هم خیلی بهتر شده درسته که از سه ماهگی دستهاشو برای گرفتن چیزها دراز می کرده ولی الان خیلی هدفدار و بهتر شده و می تونه اسباب بازی هاشو بگیره و بلند کنه البته هدف نهایی خوردنشونه
هنوز هم سخت شیر می خوره و اصلا شیر خشک نمی خوره
الان دیگر راحت غلت می زنه البته باید دور بگیره ولی شبها بیشتر دمر می خوابه
استفاده از دستهاش هم خیلی بهتر شده درسته که از سه ماهگی دستهاشو برای گرفتن چیزها دراز می کرده ولی الان خیلی هدفدار و بهتر شده و می تونه اسباب بازی هاشو بگیره و بلند کنه البته هدف نهایی خوردنشونه
هنوز هم سخت شیر می خوره و اصلا شیر خشک نمی خوره
اشتراک در:
پستها (Atom)