Lilypie Second Birthday tickers

Lilypie Second Birthday tickers

۱۳۸۹ اسفند ۴, چهارشنبه

واکسن شش ماهگی

چهارشنبه صبح رهام  بردیم خانه بهداشت شیبانی برای تزریق واکسنهای شش ماهگی، طفلکی زیاد داد و قال نکرد ولی از پیش از ظهر تب کرد تب بالا، پایین هم نمی آمد! شربت پروفن بهش می دادیم بعد از 2 ساعت شیاف استامینوفن هم گذاشتیم باز تب کنترل نمی شد دیگه پاشویه و لگن آب و وان هم فایده نداشت تا وقتی توی آب بود تب می آمد پایین تا از آب می آوردیمش بیرون می رفت بالا (نزدیک 40) دیگه دکتر پروند گفت بیارین که اگه لازم باشه آمپول دگزامتازون تزریق کنن که خدا رو شکر لازم نشد ولی طفلی تا پنجشنبه صبح که مرتب تب داشت و حالش هم به هم خورد ولی پنجشنبه تب کمتر شد و جمع صبح دیگه کامل قطع شد طفلی کلی لاغر شد و بد خلق تازه از دوشنبه به حال عادیش برگشته .
رهام فعلا سوپ با گوشت رو بیشتر از مرغ دوست داره البته نه اینکه با اشتها بخوره، دردسرش کمتره!
خیلی بامزه اس داره تمرین خوردن و قورت دادن می کنه هر چیز جدیدی رو اول نمی تونه بخوره بعد از یکی دو بار (وعده) کم کم یاد می گیره چیکار بکنه!

۱۳۸۹ بهمن ۲۵, دوشنبه

شش ماهگی

رهام شش ماهه شده، حالا دیگه به جز شیر، فرنی و حریره بادام و سوپ ساده میتونه بخوره ولی چه جوری بهش بدیم بخوره ماجراست با بازی و شکلک و دلقک بازی!
فعلا فرنی و حریره بادام را بهتر از سوپ دوست داره حق هم داره سوپش (آب مرغ +برنج+هویج) خیلی بد مزه است.
یک کم بدون کمک می شینه ولی بعد دو دقیقه خودش رو پرت می کنه به یه طرفی!
غریبی زیاد نمی کنه مگه دیگه چی بشه، بغل هم دوست نداره فقط پاهاش رو زمین باشه و بپره!
هنوز سینه خیز هم نمیره، دندون هم نداره!
مجرای اشکی چشم چپ رهام هم باز شده و حالا دیگه هر دو چشمش خوب خوبه.

۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

رورؤک

شنبه برای اولین بار رهام رو نشوندیم توی رورؤک، برای 2-3 دقیقه ، هنوز یاد نگرفته که دقیقا چه کاری باید بکنه وقتی ناخودآگاه پا میزنه و حرکت میکنه (البته فقط روی سرامیک) هم ذوق میکنه هم گیج میشه، هنوز بیشتر از 5 دقیقه تمرین نکرده، کم کم یاد می گیره ولی فکر کنم تنبل باشه آخه هنوز نمیشینه!